دید کلی
نابود نمودن دشمن از راه دور ، با جریانی از مادهای مرگبار ، مدتها موضوع داستانهای علمی - تخیلی بوده است. آیا میتوان آن را به واقعیت درآورد؟ فیزیک نیرنگ باز است، اما سرمایه گذاریهای ارتش ایلات متحده حاکی از آن است که آنها تصمیم گرفتهاند سلاحهای تشعشعی را بوسیله کلیفوردبیل به واقعیت در آورند. در دهه 70 میلادی ، زمانی که کاپیتان کرک ستاره تلویزیون بود، فن آوران معتقد بودند که تا سال 1997 تخیلات علمی به آن واقعیاتی علمی تبدیل میشوند و سلاحهای دستی لیزری ، تولید خواهند شد.
مشکلات عمده
مشکل عمده سلاحهای لیزری ، فن آوری آنهاست. در حال حاضر این سلاحها به اندازه یک اتوبوس هستند و در ضمن لیزرهای پر قدرت به توان الکتریکی و شیمیایی بالایی نیازمندند. انرژی الکتریکی ، گازهای شیمیایی را تحریک میکند و بدین ترتنیب اتمهای گاز برانگیخته شده ، میزان انرژی بالاتری پیدا میکنند و شعاع لیزری ساطع میشود (لیزر منبعی است از گرما و نور به شکل امواج همسان ممتد یا متناوب).
کاربرد نظامی لیزر
از زمان اختراع لیزر در سال 1960، کاربردهای نظامی انرژریهای هدایت شده ، طراحان دفاعی را به دلیل ویژگیهایی همچون نامحدود بودن مهمات و توانایی تخریب فراوان و کنترل از راه دور ، هیجان زده ساخت. همراه با روند تکامل لیزرها ، مجموعهای از کاربردها از چاقوهای جراحی لیزری گرفته تا دستگاههای خودکار پخش موسیقی با دیسکهای فشرده ، ساخته شدند. البته هنوز هم سلاحهای تشعشعی که بتوانند تانکها را ذوب کنند، صورت واقعیت به خود نگرفتهاند و هم اکنون استفاده نظامی از لیزرها ، محدود به هدف گیری و اندازه گیری مسافت به منظور افزودن بر دقت گلولههای تفنگ و توپ و نیز بمبهاست. در طی دهه 70 و 80 میلادی ، وزارت دفاع ایالات متحده با انجام آزمایشهای گوناگونی ، سلاحهایی با انرژی هدایت شده را مورد بررسی قرار داد. این امر با این کار مشهور دفاع استراتژیک ریگان به اوج رسید، اما با فروکش کردن جنگ سرد ، بودجه سلاحهای لیزری نیز کاهش یافت و بدین لحاظ تا کنون تنها نمونههای کاربردی اندکی از آنها ساخته شده است.
ولی در هر حال ، این نمونهها توان تخریبی انرژیهای هدایت شده را به اثبات رساندند. در سال 1976 ارتش ایالات متحده یک لیزر دی اکسید کربن را بر قایقی نصب کرد و با استفاده از آن هدفی را که با سرعتی یکنواخت و در فاصله چند صد متری حرکت میکرد نابود ساخت. در دهه 80 نیروی دریایی ایالات متحده ، قدرت لیزر MIRACL (مخفف لیزر شیمیایی میان - فروسرخ) خود را در انهدام موشکها از فاصله دور به نمایش گذاشت. در حال حاضر لیزرهای کلاس مگاوات فلوراید دوتریم ، میراکل بسیار مورد توجه مجریان برنامه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در ساخت نوعی سیستم دفاع هوایی برای محافظت شمال فلسطین اشغالی از حملات موشکی مبارزان است.
لیزرهای ضد اسکاد
لیزرهای ضد اسکاد نیروی هوایی ایالات متحده اشعهای به ضخامت یک تیر تلگراف دارد. به نظر میلز هولومن رئیس علوم تسلیحاتی فرماندهی موشکی ارتش آمریکا ، لیزرهای شیمیایی آنقدرها هم کارآمد نیستند. قدرت اشعه آنها یک دهم انرژی مورد نیاز برای پمپ سلاح است و همین امر موجب بزرگی دستگاهها میشود. اشعه لیزر ، بعد از طی چند کیلومتر متلاشی و تجزیه میشود و این امر در مسافتهای طولانی مشکلاتی را بوجود میآورد. با این حال برنامههایی در حال اجراست تا لیزرها را به کاربردهای نظامی وارد سازند. اولین هواپیمایی که به سلاحهای تشعشعی مجهز میشود چیزی جز جنگنده استیلت خواهد بود و برای این منظور هواپیمای بولینگ 747 ترجیح داده میشود.
نیروی هوایی آمریکا با تیمی مرکب از بوئینگ ، لاکهید - مارتین و TRW قراردادی به منظور ساخت نمونهای کاربردی از سیستم هوابرد لیزری ABL برای رهگیری و انهدام موشکهای بالستیکی در حال پرواز امضا کرد. سیستم ضداسکاد ABL ، شامل یک لیزر شیمیایی یدید اکسیژن (COIL) است که در برجی گردنده در دماغه بوئینگ 747-400F جاسازی شده است. هنگام گشتهای هوایی در ارتفاع بالا و در فاصله 250 کیلومتری پایگاههای موشکی دشمن ، ABL با استفاده از دوربینی فرو سرخ و از پس ابرها به دنبال شعله دنبالهای اسکادهای پرتاب شده میگردد. سپس خدمه به نشانه گیر لیزری سوئیچ میکنند تا موشک در حال پرواز رهگیری شده ، قسمت سوختش هدفگیری شود. با قفل شدن روی بدنه موشک ، سیستم ، اشعه لیزر را که ضخامتی برابر با قطر تیرهای تلگراف دارد، شلیک میکند، بدین ترتیب با بوجود آمدن سوراخی در مخزن سوخت ، موشک ظرف چند ثانیه منفجر و منهدم میشود.
البته نیروی مورد نیاز این سیستم بسیار زیاد است. سیستم مولد و مخازن شیمیایی یک لیزر سه مگاواتی حجمی بسیار (بیش از حجم یک جت) را اشغال میکند. هیچ جت جنگندهای امکان حمل سوخت لیزری و نیروی مورد نیاز (برای سلاح لیزری) را ندارد. البته بوئینگ 747-400F فقط به دلیل حجم بزرگش (مخازن ذخیره آن ، ظرفیت مورد نیاز 50 پرتابه لیزری را دارد) برای این برنامه انتخاب نشده است بلکه توانایی پرواز این هواپیما در بالاترین ارتفاع به مدت 8 ساعت نیز مد نظر بوده است. دقت عمل لازم برای انهدام اسکادها از راه دور معادل به گودال انداختن یک توپ گلف از فاصله 65 کیلومتری است. علیرغم اینکه پرواز در ارتفاع 40000 پایی انجام میشود و هوا در این ارتفاع رقیق است، اما ABL نیز مواجه با مشکلات مربوط به انتقال اشعه ، مشابه همان مسائلی که موجب به تعویق افتادن تکامل لیزرها در میدان نبرد زمینی شده است، میباشد.
چند متر پس از خروج لیزر ، اشعه بر اثر آشفتگی جوی (گردبادهایی با تراکمهای مختلف) متلاشی و تجزیه میشود، اما سیستم کنترل اشعه در عرض چند صدم ثانیه با اندازه گیری این آشفتگیها اشعه را به گونهای تنظیم میکند که از تلاشی آن جلوگیری میشود. این کار را تعدادی آینه تنظیم شونده ، که خروجی لیزر را احاطه میکنند، تحت تأثیر سیگنالهای ورودی به سیستم و قبل از ورود اشعه به اتمسفر انجام میدهند. آزمایشگاه فیلیپس نیروی هوایی ، در آزمایشی، موشکهایی را از فاصله 48 کیلومتری رهگیری و منهدم ساخت.
در سال 1983، نیروی هوایی ، قدرت خود را در انهدام موشکهایی ساید و این بار در بکار گیری لیزر موجود در هواپیمای تغییر یافته NKC135A از فاصله 10 کیلومتری به نمایش گذارد. سیستم ABL اولین آزمایش خود را در سال 2002 میلادی به انجام رساند و سپس در سال 2004 میلادی تولید 7 فروند یوئینگ مجهز به این سیستم با هزینهای معادل 5 میلیارد دلار آغاز شد. در سال 2006 و درست همزمان با به کار گیری نسل جدید موشکهای اسکاد توسط کره شمالی ، این تجهیزات بکار گرفته میشوند. اما همه اینها اساسا متفاوت با آن سلاحهای تشعشعی علمی- تخیلی هستند که ارتش ایالات متحده از به کار گیری آنها در میادین نبرد منصرف شد.
::سامانه لیزر هوابرد ضد موشک بالستیک::
در بخش های نظامی نیز با پی بردن به قدرت بالای لیزر برنامه هایی از اواخر دهه 1960 میلادی برای استفاده از این تکنولوژی مطرح شد.
در ابتدا نیروی هوایی آمریکا به دنبال استفاده از لیزر به عنوان یک سامانه پدافند هوایی بود، نیروی زمینی و دریایی آمریکا نیز در ادامه دهه 1970 آزمایشاتی را به منظور طراحی و ساخت سلاح های پدافند لیزری انجام دادند که عمدتا در مرحله نمونه های آزمایشی باقی ماند. اما در دهه 1980 میلادی و با روی کار آمدن رونالد ریگان و بحث استراتژی "جنگ ستارگان" استفاده از سلاح های لیزری در دو نقش تدافعی و هم تهاجمی گسترده تر شده و با جدیت بسیار بیشتری از سوی آمریکا دنبال شد.
البته به دلیل موانع موجود در آن پروژه و البته پایان جنگ سرد پروژه های آن طرح نیز عمدتا در مرحله آزمایشی و پیش نمونه باقی ماندند.
به طور مثال یکی از آن طرح ها که از آن زمان مطرح شده و در سالهای بعد از جنگ در قالب برنامه سپر دفاع موشکی آمریکا مطرح شده و نهایتا به دلیل مسائل مالی و نبود توان واقعی عملیاتی کنسل شد پروژه "لیزر هوابرد ضد موشک بالستیک" بود که بر پایه نصب یک توپ لیزری بر روی دماغه یک فروند هواپیمای بوئینگ 747 برای ساقط کردن موشکهای بالستیک در مرحله شتاب گیری اولیه آنها بود.
در شوروی سابق نیز برنامه هایی در خصوص بهره گیری از اشعه لیزر برای مقاصد پدافندی به صورت زمین و هواپایه وجود داشت که به شکل عملیاتی در نیامده و آنچنان از وضعیت فعلی آنها خبری در دسترس نیست. کشور چین نیز در حال حاضر برنامه هایی را در این بخش در دست اجرا دارد که محرمانه باقی مانده است.
اما پس از این توضیح اولیه در مورد این سامانه ها به سیستم مورد نظر نیروی دریایی آمریکا که با عنوان "سامانه تسلیحات لیزری" و یا به اختصار "LaWS " در حقیقت یک سامانه دفاع نزدیک است که قرار است به جای سیستم فالانکس که یک توپ گاتلینگ 20 میلی متری بوده و در حال حاضر لایه آخر دفاعی اکثر شناورهای نظامی آمریکا را تشکیل می دهد جایگزین شود.
بنا بر اعلام رسمی مقامات نیروی دریایی آمریکا این لیزر در حال حاضر تنها توان از بین بردن پرنده های بی سرنشین و قایق های سبک را داشته و در برابر جنگنده ها و موشکهای ضد کشتی ناتوان است. این سیستم از لیزر با ریشه جامد که از ریشه کریستال بدست می آید بهره برده و بر اساس اخبار موجود توانای در حدود 20 کیلو وات دارد.
نقاط ضعف و راه های مقابله با سامانه های لیزری
اولین و یکی از بزرگترین دشمنان سامانه های لیزری، شرایط بد جوی است. هرگونه مه غلی1 شرجی، پوشش ابری، طوفان شن و یا دود مصنوعی به راحتی می تواند توان این پرتوی لیزری پرتاب شده را کاهش داده یا آن را منحرف و یا حتی به طور کامل در شرایط مطلوب از بین ببرد. حال تصور کنید در منطقه ای مثل خلیج فارس که پدیده هایی این چنینی بسیار رخ می دهد سامانه لیزری مثل این تا چه حد قابل اطمینان خواهند بود؟
در مثالی ساده و پیش پا افتاده، پهپادهای ایرانی به راحتی می توانند با پخش کننده های دود مصنوعی مجهز شده و دیواری از دود را در برابر این سامانه ایجاد کرده و به طور کلی آن را بی اثر کنند.
بحث بعدی استفاده از پوشش های منعکس کننده بر روی سامانه های مورد نظر است به راحتی می توان بر روی قایق ها و پهپادهای ایرانی پوشش های منعکس کننده را نصب کرد.
به نظر می رسد این سامانه از ارزش واقعی عملیاتی واقعی برخوردار نبوده و راه بسیار طولانی را تا تبدیل شدن به یک سیستم واقعی جنگی در میدان نبرد در پیش دارد و تا آن روز نیز قطعا متخصصان ایرانی دست از تحقیق و تلاش برنخواهند داشت.